فرهنگ پناهى

فرهنگ پناهى

وبلاگ شخصی فرهنگ پناهی

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اقتصاد» ثبت شده است

۱۲
اسفند

یکى از مشکلاتى که امروز همه ما آن را از نزدیک لمس میکنیم بیکارى است و مسئله ى دیگر که موازى با آن بر زندگى مردم و عملکرد دولت سایه انداخته قرار گرفتن عده کثیرى از خانوارها و افراد جامعه زیر خط فقر و همچنین کمبود نقدینگى و منابع مالى دولت براى تأمین هزینه هاى رفاهى و عمرانى است.


بیان مشکلات آسان است و انتقاد و تخریب بدون پیشنهاد راهکار نیز هم سهل تر و تا حدى هم لذت بخش؛ حداقل از این جهت که اندکى آرامش بخش است. قطعا کارشناسان ،متخصصان و نخبگان اقتصادى تا کنون به راه حل این مشکلات فراوان اندیشیده اند و چه بسا راهکارهایى هم ارائه داده اند که با توجه به شرایط موجود یا به نتیجه نرسیده و یا اجرایى شدن آن ها زمان بر است.


به عنوان یک شهروند که آگاهى و آگاهى بخشى را حق و وظیف خود میبینم سعى میکنم با توجه به دانسته ها و اندوخته هاى اندکم خلاصه اى از مدل پیشنهادى که اگر مجال باشد به زودى با تفصیل ارائه خواهم نمود از این مجرا بیان کنم.

بدون حاشیه به بیان چند کلیت که اجرایى و اثرگذار میپندارمشان اشاره میکنم.


طرح کنترل فراگیر اقتصادى و مالیاتى


هرچند اعتقادى به اقتصاد مطلق دولتى ندارم، اما معتقدم در دنیاى امروز و خاصه کشور عزیزمان ایران با توجه به پیچیدگى مبادلات اقتصادى نیاز به یک سامانه فراگیر کنترل اقتصادى احساس مى شود.


این سامانه که توسط دولت و با نظارت مستقیم مردم مدیریت میشود، هزینه ها و درآمدهاى تمام افراد جامعه ،شرکت ها و بنگاه ها و به طور کلى هر کنش یا شغلى که با جابجایى پول و نقدینگى سروکار دارد را دائما تحت نظر دارد و علاوه بر کنترل قیمت ها توسط کارشناسان اقتصادى از فرار مالیاتى حتى در کوچکترین سطوح جلوگیرى مى کند.


مدیریت مقتدرانه نیروى انسانى


دولت به عنوان متولى اصلى مشاغل بزرگ براى پروژه هاى ناتمام یا نیازمند آغاز اجرا نیاز سنجى کرده و از افراد فاقد شغل دعوت به همکارى میکند. این افراد که در حال حاضر درآمدى نداشته و قطعا نیازمند تأمین هزینه هاى زندگیشان هستند، به جاى آن که سربار افراد دیگرى باشند یا به مشاغل کاذب روى آورند جذب پروژه هاى مختلف شده و در نقاط مختلف کشور تقسیم میشوند.


با این کار علاوه بر توزیع جمعیت، چرخ اقتصاد با ایجاد حرکت در طرح هاى عمرانى و سایر طرح ها به حرکت درآمده و این افراد که با درآمدى اندک یا حتى صرفا تأمین مایحتاج زندگى آغاز به کار کرده اند پس از مدتى به درآمد مناسب مى رسند.

موازى با این اقدام، از همین افراد در توسعه مناطق مختلف کشور که پس از مدتى مى تواند به موطن جغرافیاییشان تبدیل گردد کمک گرفته مى شود.


پى نوشت: طرح اصلى اجرایى که بخشى از آن بیان شد نیازمند اقداماتى موازى است که در متن کلى به آن اشاره خواهد شد.

۲۷
تیر
خبر توافق را شنیدم؛ راستش را بخواهید من هم خوشحال شدم، شاید دلیل و جنس خوشحالى ام با خیلى ها فرق داشت. بیشترین دلیل شادى ام از اعلام خبر تنظیم متن توافق و پیش نویس قطعنامه شوراى امنیت سازمان ملل، مهر پایانى بود که بر یک انتظار و بلاتکلیفى زده شد؛ انتظارى سیزده ساله و بلاتکلیفى دو نیم ساله، پایانى بر وعده و آغازى براى عمل -حداقل امیدوارم که چنین باشد- که مى تواند عیار تأثیر تحریم ها بر اقتصاد و کیفیت زندگى مردم را تا حد زیادى مشخص کند.

با این وجود صبر کردم، روزى که خبر را شنیدم شاید بدم نمى آمد به خیابان بروم و ساعاتى را شاد باشم و جشن بگیرم، اما ترجیح دادم اول متن توافق را بخوانم. آن چه از زبان انگلیسى میدانستم و تجربه ام در ترجمه کمکم کرد تا سریع تر شروع به مطالعه متن توافق کنم، متن طولانى بود و سنگین، مجبور شدم چندین بار به لغتنامه هاى تخصصى مراجعه کنم و صادقانه میگویم بعضى قسمت هاى متن را درست متوجه نشدم.

سعى در ترجمه کامل متن نداشتم، در عین حال به اینکه حتما متن را درست بفهمم اهمیت فراوانى میدادم، تقریبا از نیمه متن گذشتم، صداى اذان را شنیدم و افطارى مختصرى میل کرده و دوباره به سمت میز مطالعه برگشتم، نکاتى از متن را که به نظرم عجیب و یا تاحدى برخلاف منافع ملى مى آمد یادداشت میکردم (هرچند سخنان رهبر انقلاب که فرمودند به تیم مذاکره کننده اعتماد دارند و آن ها را "امین" میدانند در خاطر داشتم) .

قصد داشتم حداقل براى دیدن جشن هم که شده به خیابان بروم، اما تا انتهاى متن تقریبا چهل صفحه اى باقى مانده بود و ساعت از ١١ شب گذشته، خانه من پایین شهر است، اینجا خبرى نبود، براى رسیدن به بالاى شهر و جشن حداقل یک ساعتى زمان نیاز بود. با خودم گفتم تا برسم جشن تمام شده و بهتر است فردا تصاویر جشن را در خبرگزارى ها ببینم. 

بازماندن از جشن ذهنم را درگیر کرد و سوالاتى در ذهنم ایجاد شد:
آیا تمام کسانى که در جشن شرکت کردند متن توافق را کامل مطالعه کرده اند؟
آیا از نکات مثبت و منفى موجود در این متن آگاهى کامل داشتند؟
چند درصد از افراد شرکت کننده در جشن توافق اقشار ضعیف و آسب پذیر مردم بودند؟
و سوالات دیگرى که شاید مطرح کردنشان نبش قبر یک شادى باشد که به خودى خود امر نیکى است.
من شادى را حق مردم میدانم، از طرفى دانستن را حق مردم و تلاش براى فهمیدن را وظیفه اى عمومى میدانم.

نگاهى به متن برنامه جامع اقدام مشترک (متن توافق) خالى از لطف نیست