فرهنگ پناهى

فرهنگ پناهى

وبلاگ شخصی فرهنگ پناهی

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
نویسندگان

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتخابات» ثبت شده است

۰۱
ارديبهشت

به هفته ى تبلیغات مرحله دوم انتخابات مجلس نزدیک مى شویم. باور داریم که مردم شریف مغان بصیرت دارند و خوب همه چیز را میبینند. مردم خوب میبینند تبلیغات زود هنگام در سطح شهر که از تخلفات بارز انتخاباتى است از سوى کدام کاندیدا یا ستاد کلید خورده است.


مردم با بصیرت مغان امروز میبینند هجمه ى توهین و ناسزا به سوى چه کسى است و چه کسى هرشب هوادارانش را به آرامش دعوت مى کند. آرى عصر حاضر عصر تکنولوژى و ارتباطات است. مردم همه چیز را میبینند. شاید کشیده شدن خانواده و آبروى مؤمنان به رقابت هاى انتخاباتى روزى در حد خیال بود، اما امروز دامنه ى تهمت هاى برخى افراد حتى آبرو و خانواده افراد را نشانه مى رود. مردم میبینند چطور هویت یک مغانى را پایمال مى کنند و با تاختن به اصالت وى او را بیگانه مى خوانند. آرى مردم همه چیز را میبینند.


فضاى مجازى یکى از امکاناتى است که در این دوره از انتخابات براى شناخت بیشتر به کمک مردم آمده، هرچند این چاقو دولب دارد و لبه ى آگاهى بخش آن گاه مغلوب لبه ى شایعه ساز و تخریبگر آن مى شود، اما این مردم همان مردم بصیر هستند و شبکه هاى اجتماعى را هم با بصیرتشان میبینند. مردم مى دانند یک فرد مسلمان و انقلابى هرگز توهین را ابزار پیشرفت و پیروزى قرار نمى دهد. مردم خوب میبینند برخى هواداران کاندیداى شماره ٢ در انتخابات هر نتیجه اى حاصل شود، اخلاق را باخته اند.


انتخابات یک امتحان بزرگ است، امتحانى الهى که شرکت در آن از یک سو به عنوان تکلیف الهى بر گردن ماست و از سوى دیگر ملزم به رأى دادن به فردى هستیم که به اصلح بودن وى ایمان داریم و اگر جز این کنیم دچار گناه شده ایم. از دیگر بخش هاى این امتحان بزرگ، آزمون اخلاق است، این چند روز خواهد گذشت اما فراموش نکنیم خداوند به ما وعده مى دهد که حتى به اندازه مثقالى از اعمال خوب یا بد ما پایمال و فراموش نمى شود، عجب وعده ى هولناکى اگر خطاکار باشیم.


توصیه پایانى

لازم دیدم به عنوان برادر کوچک شما توصیه اى داشته باشم مخصوصا براى چهره هاى شناخته شده ى منطقه:

مراقب باشید از کنار کاندیداى شماره ى ٢ رد نشوید! گویا آخرین راهکار ستاد ایشان انتشار تصویر با افرادى است که موضعى در مورد انتخابات مشخص نکرده اند و هیچ حمایتى از ایشان نکرده اند، لکن با انتشار گسترده تصاویرى که آن نخبه یا چهره سیاسى و مردمى راضى نیست به عنوان حمایت از آن برداشت شود، نهایت سوءاستفاده از این تصاویر میکنند.


ساده بگویم شما میگذارید عکس یادگارى بگیرند، آن ها استفاده ى ابزارى مى کنند.

۱۴
فروردين

همچون هرسال، براى گذراندن چند روزى دور از شلوغى شهر و آلودگى، سفر به شهر و دیار آباء و اجدادى ام را برگزیدم. در ابتدا چند روزى را در تبریز، شهر کوه هاى قرمز و سبز سپرى کردم که هنوز حال و هواى زمستان داشت؛ و پس از گذراندن چند روز سرد و یک شب برفى به سوى مقصد اصلى، دشت زرخیز مغان روان شدم.


جاده اى که سال هاست انتظار عریض شدن را مى کشد امسال هم به من رحم کرد و نامم را در بین عزیزانى که در ایام عید از دست دادیم ننوشت. این بار به ورودى شهر که نزدیک مى شدم حال هوایم با همیشه کمى فرق داشت. بیش از همیشه به توسعه ى این شهر پر از استعداد مى اندیشیدم که حال در شرف یک اتفاق بزرگ است، انتخابى که مى تواند این دیار مظلوم را در مسیر توسعه پایدار قرار دهد.


از سویى به جرم حمایت از فردى که قصد اصلاح امور را دارد پیام هایى تهدید آمیز دریافت کرده بودم. با این حال قلبم را با یاد خداوند متعال آرام کردم و با ذکر "الى بذکر الله تطمئن القلوب" زیر لب وارد شهر شدم.


مغان این بار در چشم من مظلوم تر از همیشه بود و مردم سخت کوش آن امیدوار تر از همیشه، اکثریت کشاورزى که خواب و بیداریشان با طلوع غروب خورشید است و کار و بیکاریشان با مهر زمین، اما دریغ که با وجود منابع فراوان و سخت کوشى از بسیارى حقوق اولیه شان محروم اند که شرح آن در این مقال نمى گنجد.


حال این شهر در آستانه ى یک انتخاب بزرگ است، مرحله دوم انتخابات مجلس. انتخاب از بین یک قاضى که خود را حقوقدان نامیده و با همسان دانستن حقوق قضایى و قوانین مربوط به مجلس مى گوید مجلس جاى حقوقدان است و فرماندار کارکشته ى سابق این شهر که هوادارانش تحت شدیدترین فشارها قرار گرفته اند.


حال که در مسیر بازگشتم، اندکى از آن چه دیدم و شنیدم را میگویم بلکه اندکى دلم آرام گیرد، شاید باورش برایتان سخت باشد اما این ها در گوشه اى در همین کشور عزیز خودمان، ایران کهن در حال روى دادن است.


باور مى کنید شیشه هاى چندین مغازه و خودرو را به جرم نصب کاندیداى محبوبشان(ایرج بیگدلو) شکسته اند و همه هوادارانش مجبور شده اند براى در امان ماندن عکس ها را جمع آورى کنند؟


باور مى کنید بر کسانى که از اقوام و طایفه ى نامزد شماره ٢(همان قاضى) هستند فشار مى آورند که حق ندارى از کسى جز هم طایفه اى مان حمایت کنى و تهدید مى کنند؟


باور مى کنید هواداران آن قاضى یک جایگاه سوخت و یک فروشگاه و چند مورد دیگر را تحریم کرده اند و هواداران را از رفتن به آن ها منع کرده اند؟


من در این چند روز به شهرى پناه بردم که سراسر زیبایى و امید است، امید به آینده اى روشن و همچنان هم امید دارم

اما آن چه به چشم دیدم را هنوز نتوانسته ام باور کنم.

۰۶
اسفند

من رأی می دهم، من در انتخابات شرکت می کنم، حتی اگر توان داشته باشم در تبلیغات و داغ کردن تنور این عرصه رقابت سیاسی و اجتماعی نقش فعال ایفا می کنم. اما نکته ای که این روزها تقریبا ذهن تمام شرکت کنندگان در انتخابات را درگیر کرده لزوم و یا حتی صحیح بودن رأی لیستی است.


دو لیست عمده موسوم به ((ائتلاف بزرگ اصولگرایان)) و ((ائتلاف فراگیر اصلاح طلبان-گام دوم)) درحالی انتشار یافته اند که چهره های ناآشنا و غیر اجرایی در هر دو لیست به چشم می خورد، در این بین نکاتی در هر دو لیست وجود دارد که به ایجاز به آن ها میپردازم.


اصرار بر رای لیستی از سوی اصلاح طلبان

جناح اصلاح طلب درحالی به گرفتن رأی لیستی از طبقه هوادارش اصرار می ورزد که چهره های نا آشنای بیشتری نسبت به لیست اصولگرایان در لیست خود دارد، هر چند در پاسخ به این انتقاد گاه بحث رد صلاحیت های نسبتا جهت دار شورای نگهبان قانون اساسی مطرح می شود، اما باید توجه داشت:

-اولا لیست با دقت چندان بالایی بسته نشده و برخی افراد حاضر در لیست گام دوم به مراتب از سایر رقبای حاضر در انتخابات ضعیف ترند و حتی گزینه های حداقلی هم محسوب نمی شوند، به عبارت دیگر رأی لیستی به هر قیمتی (ازجمله به قیمت رأی به افراد ضعیف، وقتی افراد قوی تری می شناسیم) جایز نبوده، گناهی بزرگ و اشتباهی جبران ناپذیر است.


-دوم لزومی به پرکردن لیست نبود و تصمیم سازان اصلاح طلب می توانستند لیستی با تعداد کمتر از ۳۰ نفر منتشر کنند و اینکه گفته شود اگر حتی یک جا خالی بماند موجب ورود تندروها به مجلس می شود از سویی توهین به کاندیداهای مجلس، از طرفی توهین به شعور رأی دهندگان است که تندروها را تشخیص نداده و باید فقط به لیست رأی دهند!


-سوم آن که به دلیل تازه وارد بودن عده زیادی از این افراد به عرصه سیاسی حتی تضمینی برای التزام آن ها به اهداف و برنامه های اصلاح طلبان هم وجود ندارد، به عبارتی هرچند گردش قدرت و جوانگرایی لازمه ی بقای سیاسی جوامع است، اما محل آزمودن نیروها قوه ی مقننه آن هم در چنین مقطع حساسی نیست.


-چهارم چینش الفبایی کاندیداها شائبه گرفتن رأی لیستی از افراد به هر قیمتی را پیش می آورد که در مقابل چینش ارزشی افراد روشی نه چندان پسندیده است. 


تکروی لیستی ها


تبلیغات نسبتا ضعیف لیست اصلاح طلب و تبلیغ قوی سرلیست (عارف) با استفاده از فضای مجازی فراهم شده برای اطلاع رسانی خبرهای کاندیداهای ائتلاف موسوم به گام دوم از نکات تأمل برانگیزی بود که می توانست مؤید تکروی سرلیست و سوء مدیریت منابع مالی و رسانه ای این گروه باشد.

از سوی دیگر ائتلاف اصولگرایان هرچند با تبلیغات میدانی قوی در شهر خودنمایی میکرد، اما عده ای از افراد حاضر در این لیست نیز با صرف هزینه های هنگفت ( با توجه به مشاهدات میدانی) به تکروی ها یک، دو و گاه سه نفره اقدام نمودند که تا حدی نشان از ناکافی دانستن تبلیغ لیستی شان داشت.


انتقال بین جناحی!


حضور چهره های اصولگرا در لیست اصلاح طلبان فرضیه ((پرکردن به هرقیمتی)) را بیش از پیش تقویت می کند! البته در این بخش نیز اصولگرایان به نسبت عملکرد بهتری به نمایش گذاشتند.


عدم معرفی کامل و صحیح گم نام ها

در مورد افراد تازه وارد به عرصه سیاسی و یا به رقابت برای ورود به مجلس حداقل کاری که می شد انجام داد معرفی کامل و صحیح این افراد بود که متأسفانه در اکثر موارد مربوط به هردولیست مطرح به درستی اتفاق نیافتاد.


با توجه به این موارد و دلایل دیگری که در فرصتی مناسب خواهم نگاشت، رأی لیستی را درست نمی دانم و ترجیح میدهم به افراد اصلح ی که میشناسم، خواه در لیست باشند یا نه رأی دهم.

۱۱
تیر

تعصب طایفه ای در شهرستان ها و شهرهای کوچک از عوامل تعیین کننده در انتخابات مجلس شورای اسلامی است. این مسئله می تواند به صورت محله گرایی، روستا گرایی و گرایش هایی از این دست نیز ظهور کند. ریشه این نوع تعصبات را میتوان در غریزه آدمی جست و جو کرد، تمایل به گروه و تامین منافع شخصی و خانوادگی از طریق توسل به گروه و افزایش قدرت تاثیر گذاری با کمک جمعیت گروه؛ تمایلی که از محرک های اصلی شکل دهنده جوامع اولیه مدنی است.

 

این روز ها و در شرایطی که بحث "استانی شدن یا نشدن انتخابات" گرم است، یکی از دلایلی که در محاکم لفظی علیه حالت فعلی انتخابات اقامه می شود موضوع طایفه گرایی است. طایفه گرایی محض به معنای موجود فعلی در انتخابات را می توان از جهاتی یک آفت بر شمرد، هرچند که با دقت و بررسی میتوان نکات مثبتی را نیز در آن یافت.

 

از معایب طایفه گرایی محض میتوان به انتخاب کور کورانه که اولین و واضح ترین آفات آن است اشاره کرد. رأی دادن به هم طایفه ای بدون توجه به اینکه آیا از میان کاندیداهای مطرح و حائز صلاحیت، این فرد برتری دارد و ویژگی های لازم جهت نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی را دارد یا خیر. همچنین ادامه این سنت در یک طایفه می تواند موجب اختلافات درون طایفه ای شود، چرا که ممکن است چندین خانواده از یک طایفه قصد داشته باشند فردی از خانواده خود را کاندیدای طایفه معرفی کنند و این زمینه اختلافات خواهد شد.

 

اگر کمی عمیق تر بنگریم، معایب غیر مستقیم طایفه گرایی را نیز خواهیم دید. مسائلی همچون اختلافات بین طایفه ای، "عمده فروشی رأی" و بت سازی بیهوده از افراد.

 

"عمد ه فروشی رأی" زمانی رخ می دهد که یک کاندیدا از طایفه ای نسبتا بزرگ و پرجمعیت، صلاحیت نامزد شدن در انتخابات مجلس را کسب نمی کند و یا به این جمع بندی می رسد که توانایی کسب آراء لازم برای کسب کرسی سبز مجلس و نمایندگی مردم را ندارد؛ این جاست که فرد مزبور در صورتی که ارزش معنوی چندانی برای آراء مردم قائل نباشد، با کاندیداهای دارای شانس بیشتر رایزنی کرده و پیشنهاد اعلام حمایت از او(فروش رأی مردم) در صورت دریافت مبلغی کلان – به نسبت جمعیت طایفه اش- و یا پست و مقامی مهم و کلیدی را می دهد.

 

اما از نکات مثبت گرایش به طایفه نیز نمی توان غافل شد. شناخت مردم طایفه از کاندیدایشان و خانواده او قطعا عمیق تر از شناخت از فردی است که برای مثال در شهری بزرگ نامزد شده و مردم باید از طریق تبلیغاتش او را بشناسند.

فامیل گرایی و پارتی بازی در مدل طایفه ای انتخابات بسیار ساده تر قابل رصد است، چرا که در صورت فامیل گرایی منتخب از یک طایفه، با توجه به گره خوردگی روابط فامیلی بین خانواده، واگذاری مناصب و امکانات به اقوام نزدیک فرد منتخب، به سرعت توسط اقوام دورتر مشاهده شده و به دنبال آن به گوش کل طایفه و همچنین شهر کوچک و شهرستان آن نماینده خاطی خواهد رسید.

 

از دیگر نکات مثبت طایفه گرایی میتوان به نقش بازی کردن بزرگان اقوام در معرفی نامزد های نهایی اشاره کرد، افراد با تجربه که معمولا آفات جوانی در آن ها نیست و با تفکر پخته تری اعلام رأی میکنند. هرچند گرفتن مشورت از جوانان برای تطبیق تجربیات آن ها با شرایط روز لازم است.

 

در پایان می توان انتظار داشت با افزایش سطح سواد و آگاهی در شهرهای کوچک و روستاها، مدلی ترکیبی از طایفه گرایی و نخبه گرایی را شاهد باشیم که علاوه بر داشتن نکات مثبت توسل به طایفه، با کنار گذاشتن تعصبات موجود، وجود تعهد و شایستگی به هم طایفه ای بودن رجحان یابد.

۱۶
خرداد

"دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: از این پس طرح استانی - شهرستانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی به عهده خود مجلس و شورای نگهبان خواهد بود و اعضای مجمع تشخیص ضرورتی برای طرح این مساله به عنوان یک بند از سیاست‌های کلی انتخابات ندانستند."

 

از زوایاى مختلفى مى توان به این طرح نگریست، نخست اینکه در این طرح انگیزه مردم براى مشارکت در انتخابات چه جایگاهى دارد. در رویه فعلى با توجه به ملموس بودن فضاى انتخاباتى در شهرستان ها و شهرهاى کوچک براى مردم و کاندیدا ها، فضاى رقابت سالم در صورتى که رسانه ها به وظایف خود به درستى عمل کرده و نهاد هاى نظارتى ورود منابع مالى سالم به انتخابات را تحت نظر داشته باشند ایجاد خواهد شد.

 

در چنین فضایى معمولا جایى براى افراد غیر بومى آن منطقه نیست و این خود باعث افزایش انگیزه مردم براى مشارکت و تلاش براى فرستادن نماینده اى از شهر خودشان و آشنا به مشکلاتشان خواهد بود. هرچند گاه به دلیل برخى جانبدارى هاى منفعت طلبانه از سوى رسانه هاى گروهى -اعم از نشریات محلى، وبسایت هاى محلى و... - و همچنین ورود منابع مالى نامشروع قداست این فضا تحت الشعاع قرار میگیرد؛ لکن مردم همچنان اعتماد نسبى به این روند دارند و اینکه خودشان نماینده اى را به مجلس شوراى اسلامى میفرستند حس مى کنند.

 

مسئله دیگر در این طرح تأکید بر ورود نخبگان و افراد اصلح به مجلس شوراى اسلامى است. درحالى که با همین ساز و کار فعلى و با دقت بیشتر در تأیید صلاحیت ها و همچنین آگاهى بخشى مناسب به مردم، درمورد معیارهاى انتخاب و همچنین کاندیداهاى هر حوزه انتخابیه مى توان شاهد ورود نخبگان واقعى و نمایندگان شایسته مردم به مجلس بود، نمایندگانى که به جاى پراکندگى آراء در استان، رأى متمرکز از یک شهر یا شهرستان را دارند و میتوانند با تمرکز بیشتر با مردم حوزه انتخابیه خود ارتباط مستمر داشته و نظرات مردم را در روند قانونگذارى دخیل کنند.


همچنین روند تبلیغات که در حال حاضر نیز شرایط چندان مطلوبى ندارد، در صورت استانى شدن انتخابات مى تواند صورت بدترى به خود گیرد؛ پوشش دادن افکار عمومى یک استان براى تبلیغات نیاز به منابع مالى بسیار قوى ترى نسبت به تبلیغ در یک شهرستان دارد. توجه به. این نکته که در یک شهرستان شناخت نسبى روى افراد نخبه و شاخص (که معمولا کاندیداها از بین این افراد هستند) وجود دارد، بنابراین براى تبلیغات نیاز به منابع مالى کمتر و در نتیجه اصراف کمتر خواهد بود.
در صورتى که براى تبلیغات در سطح استان ابتدا نامزد انتخاباتى باید خود را به مردم شهرها و مناطق دیگر استان بشناساند و با طرفندهاى مختلف آراء آن ها را جلب کند که قطعا زمینه ساز اصراف گسترده و همچنین راه یافتن صاحبان ثروت و قدرت (و یا افراد مرتبط با آن ها) به مجلس خواهد بود.

 

نظر به آن چه گفته شد، از مهم ترین آفات این طرح، مى توان به ناامیدى مردم از مشارکت در انتخابات و همچنین نا امیدى نخبگان واقعى جامعه -که معمولا به منابع ثروت و قدرت دسترسى ندارند- از کاندیداتورى انتخابات براى کمک به بهبود وضعیت جامعه یاد کرد.

 

امید است با توجه به وضعیت روز کشور و همچنین منافع ملى و مردمى، انتخابات که پل اصلى مشارکت مردم در روند امور کشور و عرصه حمایت ملت شریف ایران از نظام جهمورى اسلامى است، به بهترین نحو براى حفظ و بهبود این وضعیت مدیریت و برگزار گردد.