فرهنگ پناهى

فرهنگ پناهى

وبلاگ شخصی فرهنگ پناهی

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مذاکرات هسته اى» ثبت شده است

۱۲
مرداد

آزادی رسانه ای از پایه های اولیه تحقق آزادی بیان در کشور هاست؛ صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان تنها متولی قانونی پخش برنامه های رادیویی و تلویزیونی در ایران مسئولیت بسیار سنگین و خطیری را به دوش می کشد. این که این سازمان عریض و طویل تا چه حد در انجام وظایفش موفق بوده و آیا اصلا سعی در رعایت اصول عدالت رسانه ای و توجه به قواعد حرفه ای رسانه ها داشته است نیازمند بحث کارشناسی و با اطلاعات کافی در زمینه رسانه و سوابق صدا و سیماست، اما با نگاهی کلی به شرایط امروز کشور و اظهار نظرهای افراد شاخص می توان گفت چندان توفیقی در موارد ذکر شده نصیب "رسانه ملی" نشده است.

 

برخی از اقدامات اخیر صدا و سیما


پخش مستندهای یک طرفه در حین انجام مذاکرات هسته ای، حذف تدریجی برخی چهره ها از روی آنتن این رسانه گروهی، تغییر واضح جهت بخش های خبری به سمت تقابل نرم با دولت، استفاده از رسانه ملی برای تبلیغ هشتگ های اجتماعی مخالف با دولت و یا روند مذاکرات به صورت غیر مستقیم، ایفای نقش بسیار تأثیرگذار در جذب سرمایه برای فاجعه "پدیده شاندیز"، عدم نظارت صحیح بر تبلیغات (برای مثال ماجرای کرم حلزون و تبلیغات گسترده در صدا و سیما)، عدم نظارت صحیح در مورد برنامه های آموزشی، و آخرین مورد انتشار مطالب جلسه خصوصی با دکتر عراقچی که امروز خبر آن به نقل از ایشان منتشر شد.

 

یک برنامه عجیب


برنامه ای به نام "مردم چه می گویند" تنها یکی از برنامه های است که به نظر می رسد لایق اینکه روی یک آنتن انحصاری برود نیست. آنتنی که شامل چند شبکه ی محدود است و برای پخش برنامه در آن باید از پیچ و خم های فراوانی گذشت ( که البته پیچ و خم های حرفه ای نیستند) و یا اینکه مبلغ گزافی را پرداخت تا بتوان دقایقی را جهت تبلیغ روی صفحه تلویزیون مردم به دست آورد. قطعا این انحصار موجب بالا رفتن توقع مردم با این استدلال که " حالا که هر کسی نمی تواند به صدا و سیما راه یابد، حتما بهترین ها در آن خواهند بود."  می شود. برای ذکر مثالی در مورد برنامه مذکور، در برنامه امروز ، درحالی که موضوع بخش آخر برنامه "طراحی داخلی منزل" اعلام شد و افرادی که برنامه سعی داشت آن ها را کارشناس معرفی کند در مورد دکوراسیون داخلی اظهار نظرهایی میکردند، مهمان های این بخش شروع به صحبت از مسائل خانوادگی و تفاهم بین زوجین کردند که مجری برنامه نیز به این ناهماهنگی اشاره کرده و سعی کرد این موضوع را به کمک "تفاهم درکاغذ دیواری" به موضوع اصلی برنامه ربط دهد!

 

بنگاه پول سازی


متاسفانه همانطور که پیش تر اشاره شد، عدم نظارت دقیق بر برنامه ها ( که اگر جز این باشد خیانت آشکار به ملت بزرگ ایران است) باعث شده برنامه هایی به صدا و سیما راه یابند که به نام آموزش اهداف دیگری را نیز دنبال می کنند. یکی از این موسسات نه چندان خوش نام که به لطف صدا و سیما اسم و رسمی برای خود در میان دانش آموزان پیدا کرد، با کمک رادیو و تلویزیون و با توسل به شیوه های کثیف همچون جعل عنوان و دروغ توانست جایگاه خود را میان موسسات آموزشی در زمینه کنکور سراسری تثبیت کرده و همچنان نیز به فعالیت خود ادامه دهد. نکته جالب اینکه پس از افشای برخی اقدامات غیر قانونی و غیراخلاقی این مجموعه، هم چنان برنامه ای با شرکت عوامل این مجموعه در شبکه چهار سیما بعد از ظهر ها پخش می شود!

 

انشالله در آینده به موارد دیگر و با جزئیات بیشتر اشاره خواهد شد.

به امید بهبود روند فعلی و آینده ای روشن برای فضای رسانه ای کشور

۲۷
تیر
خبر توافق را شنیدم؛ راستش را بخواهید من هم خوشحال شدم، شاید دلیل و جنس خوشحالى ام با خیلى ها فرق داشت. بیشترین دلیل شادى ام از اعلام خبر تنظیم متن توافق و پیش نویس قطعنامه شوراى امنیت سازمان ملل، مهر پایانى بود که بر یک انتظار و بلاتکلیفى زده شد؛ انتظارى سیزده ساله و بلاتکلیفى دو نیم ساله، پایانى بر وعده و آغازى براى عمل -حداقل امیدوارم که چنین باشد- که مى تواند عیار تأثیر تحریم ها بر اقتصاد و کیفیت زندگى مردم را تا حد زیادى مشخص کند.

با این وجود صبر کردم، روزى که خبر را شنیدم شاید بدم نمى آمد به خیابان بروم و ساعاتى را شاد باشم و جشن بگیرم، اما ترجیح دادم اول متن توافق را بخوانم. آن چه از زبان انگلیسى میدانستم و تجربه ام در ترجمه کمکم کرد تا سریع تر شروع به مطالعه متن توافق کنم، متن طولانى بود و سنگین، مجبور شدم چندین بار به لغتنامه هاى تخصصى مراجعه کنم و صادقانه میگویم بعضى قسمت هاى متن را درست متوجه نشدم.

سعى در ترجمه کامل متن نداشتم، در عین حال به اینکه حتما متن را درست بفهمم اهمیت فراوانى میدادم، تقریبا از نیمه متن گذشتم، صداى اذان را شنیدم و افطارى مختصرى میل کرده و دوباره به سمت میز مطالعه برگشتم، نکاتى از متن را که به نظرم عجیب و یا تاحدى برخلاف منافع ملى مى آمد یادداشت میکردم (هرچند سخنان رهبر انقلاب که فرمودند به تیم مذاکره کننده اعتماد دارند و آن ها را "امین" میدانند در خاطر داشتم) .

قصد داشتم حداقل براى دیدن جشن هم که شده به خیابان بروم، اما تا انتهاى متن تقریبا چهل صفحه اى باقى مانده بود و ساعت از ١١ شب گذشته، خانه من پایین شهر است، اینجا خبرى نبود، براى رسیدن به بالاى شهر و جشن حداقل یک ساعتى زمان نیاز بود. با خودم گفتم تا برسم جشن تمام شده و بهتر است فردا تصاویر جشن را در خبرگزارى ها ببینم. 

بازماندن از جشن ذهنم را درگیر کرد و سوالاتى در ذهنم ایجاد شد:
آیا تمام کسانى که در جشن شرکت کردند متن توافق را کامل مطالعه کرده اند؟
آیا از نکات مثبت و منفى موجود در این متن آگاهى کامل داشتند؟
چند درصد از افراد شرکت کننده در جشن توافق اقشار ضعیف و آسب پذیر مردم بودند؟
و سوالات دیگرى که شاید مطرح کردنشان نبش قبر یک شادى باشد که به خودى خود امر نیکى است.
من شادى را حق مردم میدانم، از طرفى دانستن را حق مردم و تلاش براى فهمیدن را وظیفه اى عمومى میدانم.

نگاهى به متن برنامه جامع اقدام مشترک (متن توافق) خالى از لطف نیست