خبرهایی از حاشیه های بازیکنان فوتبال پای ثابت سبد خبری روزانه ورزشی هاست. از کشیدن قلیان و بی نظمی در خواب، که شاید برای افراد عادی فاجعه آمیز نباشد، اما برای کسانی که به لطف رسانه هایی همچون صدا و سیما به الگوهای جوانان تبدیل شده اند به منزله منشأ گسترش بی اخلاقی است. البته مسئله به همین جا ختم نمی شود و خبرهای حاشیه ای گاه تا پست ترین مراتب فساد اخلاقی نیز پیش می رود.
وقتی به سراغ ریشه یابی علل درگیر شدن بازیکنان فوتبال در حواشی مختلف می رویم به نکات جالبی بر می خوریم؛ از تحلیل رفتاری و سنی آن ها تا نقش اجتماع و رسانه ها در برخی از این مسائل که به دلیل بازتاب های گسترده رسانه ای می تواند لطمات جبران ناپذیری به اجتماع و از جمله قشر جوان و نوجوان وارد کند. قانون گریزی، تقابل با پلیس و حاکمیت، بی بند و باری، لوکس گرایی و به رخ کشیدن زندگی لوکس و مواردی از این قبیل چنانچه در رفتار قهرمانان یا کسانی که از آن ها قهرمان ساخته ایم دیده شوند برای بدنه جامعه به رفتارهایی عادی و حتی سبک زندگی تبدیل شده و ارتکاب به آن ها نه تنها مایه شرمساری نمیشود، که موجب افتخار افراد میگردد.
خبر انتقال سوشا مکانی دروازه بان تیم پرسپولیس یکبار دیگر اذهان را متوجه بحران خاموشی کرد که در صورت نپرداختن به آن به زودی باید بهای بسیار سنگینی بپردازیم، بهایی که شاید تا حدودی هم پرداخته ایم و آن کاهش سن اعتیاد و فساد اخلاقی در کشور عزیزمان است. هر چند نمی توان در مورد یک فرد خاص مانند "سوشا مکانی" قضاوت خاصی کرد و از خوانندگان این متن نیز تقاضا دارم هرگونه قضاوت در مورد این فرد را به دستگاه قضایی واگذار کنند؛ اما پر واضح است که جامعه فوتبالی امروز از بیماری اخلاقی رنج می برد و این بیماری به شدت مسری به دلیل شهرت بیش از حد افراد فوتبالی به سادگی قابل انتقال به جامعه افراد عادی است. نا گفته نماند که افراد بسیار پاک و سالم در جامعه فوتبال نیز حضور دارند.
با توجه به سابقه دار بودن چنین اتفاقاتی برای بازیکنان جا برای پرسیدن یک سؤال وجود دارد: چرا مکانی به زندان رفت؟ یا بهتر بگوییم، آیا مقصر در چنین مواردی فقط شخص بازیکن یا قهرمان متهم است؟ آیا جوان یا نوجوانی که در شرایط مالی ضعیف یا متوسط رشد کرده توانایی مدیریت حجم عظیمی از ثروت و شهرت که ناگهان به رگ های زندگی اش تزریق می شود را دارد؟ آیا قبل از به دست آوردن شهرت و ثروت آموزش های لازم برای استفاده درست از آن ها را می بیند؟ چگونه می توان از نوجوانی زیر بیست ساله که در خانواده ای ضعیف از نظر مالی و گاه فرهنگی رشد کرده توقع داشته باشیم وقتی ناگهان چند صد میلیون به حسابش وارد می شود و تقریبا تمام جوانان کشورش او را می شناسند رفتاری عادی از خود نشان دهد؟
به نظر می رسد امروز وضعیت جامعه فوتبالی کشور ما نیاز به یک آسیب شناسی و تجدید نظر جدی داشته باشد و قطعا این پاسخ که در کشورهای اروپایی هم وضعیت بازیکنان به همین نحو است پاسخ مناسبی نخواهد بود، چرا که تاریخ نشان داده نسخه ای که برای یک سرزمین شفا بخش است می تواند برای سرزمین دیگری با مردمان متفاوت مهلک باشد.