میگه: الان؟ یا الان؟
#برجام
تعطیلات نوروز به میانه نزدیک مى شود و ما مثل همیشه محو عملکرد صدا و سیماییم، از کجایش بگویم؟ از "شایعه" غیبت ده روزه رئیس رسانه ملى یا از ادامه غم نامه ى بى پولى صدا و سیما؟
حالا دیگر کار به جایى کشیده که رضا رفیع، مجرى و طنزپرداز معروف نیز از مشکلات مالى میگوید و از سوى دیگر بر مردم منت میگذارد که "یک سال قندپهلو نساختیم که مردم بیشتر قدر بدانند"!
این ادبیات نوین که مردم بدهکار هستند متأسفانه درحال گسترش در میان اصحاب رسانه است.
روابط عمومى صدا و سیما نیز امروز در بیانیه اى که گویا در پاسخ به "شایعه" غیبت ده روزه سرافراز منتشر شده از کیفیت برنامه هاى نوروزى و پر بودن دست صدا و سیما در ایام تعطیلات گفت که البته نیک آن بود که مخاطبان نظر دهند.
ما که در این روزهاى تعطیل سعى میکنیم به دیدار اقوام برویم، یکى دو شهر را در حد توان بگردیم(ما هم مثل صدا و سیما زیاد پول نداریم) و کتاب بخوانیم، تلویزیون راهم گاهى البته میبینیم.
شخصا بیشتر بخش هاى خبرى را دنبال مى کنم، تغییر ایجاد شده در خبر شبکه ى یک و شبیه تر شدن به سبک روز خبرى دنیا (که البته کپى بودن آن کمى بیش از حد نمایان است) از رویدادهاى خوب است، چند فیلم و سریال هم گویا در حال پخش است، ما که نمیبینیم، تابحال تعریفى هم از کسى نشنیده ایم.
البته برنامه هایى هم هست که مثلا با جمع کردن تمامى ستارگان طنز کشور و کپى از نمونه هاى خارجى (از جمله ترکیه اى) سعى در خنداندن مخاطب دارند، که این تلاش پیگیر و زحمات آن بندگان خدا که بلند میخندند و کف میزنند که ما بفهمیم کى باید بخندیم قابل تحسین است. واقعا دست مریزاد.
اصلا کسى حق ندارد از کیفیت بسیار بالاى برنامه هاى نوروزى سیما گلایه کند، رئیس رسانه ملى هم بودن یا نبودنش ربطى به کیفیت ندارد، ولى خوب در کل کیفیت برنامه ها خیلى هم خوب و عالى و پرمخاطب است، همه شبکه ها، مخصوصا شبکه چهار!
احمد توکلی به ابراز احساسات جوانی که از نبود وی در مجلس دهم ناراحت بوده است، واکنش نشان داد.
به گزارش خبرآنلاین توکلی در کانال تلگرامی خود نوشت:
سلام بر عزیزان همراه
فرهنگ پناهی، جوان وطن دوست و انقلابی ای است که در وبلاگ شخصی اش نسبت به این خدمتگزار مردم و اسلام اظهار لطف کرده و از اینکه در مجلس دهم نخواهم بود تأسف خورده است.
در پاسخش از مولانا مدد خواستم و تشبه به خوبان جستم و نوشتم:
بسم الله
سلام خدا بر فرهنگ ارجمند
گفت تایید خدا بد ای مهان
ورنه خرگوشی کی باشد در جهان
قوتم بخشید و دل را نور داد
نور دل مر دست و پا را زور داد
از بر حق میرسد تفضیلها
باز هم از حق رسد تبدیلها
حق بدور نوبت این تایید را
مینماید اهل ظن و دید را
هین بملک نوبتی شادی مکن
ای تو بستهٔ نوبت آزادی مکن
آنک ملکش برتر از نوبت تنند
برتر از هفت انجمش نوبت زنند
برتر از نوبت ملوک باقیند
دور دایم روحها با ساقیند
ترک این شرب ار بگویی یک دو روز
در کنی اندر شراب خلد پوز
حتی تصور اینکه به یک سفر توریستی رفته اید و در حالی که از قدم زدن در خیابان و نوشیدن آبمیوه در دستتان لذت می برید ناگهان "انفجار!" و پایان زندگی یا از دست دادن سلامتی برای یک عمر هم وحشتناک است.
این اتفاق هولناک در ترکیه دوبار در ماه اخیر تکرار شده و نمی توان این تکرار را تصادفی دانست، چرا که در پنج ماه اخیر نیز سه بار پایه های امنیت ملی ترکیه بر اثر انفجار به لرزه در آمده است. این درحالی است که عده ی زیادی از هموطنان ما برای سفرهای نوروزی ممکن است مقصدشان این کشور در حال حاضر نا امن باشد، کشوری که از قضا شرط همسایگی را نیز چندان رعایت نکرده و یکی از ائتلاف آمریکایی است که گفته می شود "در حال مبارزه با داعش هستند".
همه ی ما خبرهای خرید نفت داعش توسط ترکیه را شنیده ایم و همه ما می دانیم که هیچ گروه نظامی و یا "تروریستی" بدون منابع مالی نمی تواند به حیات خود ادامه دهد. به نظر میرسد وقت آن رسیده که حکومت ترکیه به خاطر امنیت مردم بی گناه کشورش هم که شده اندکی تغییر رفتار دهد. هرچند تهدیدهای امنیتی ترکیه به داعش محدود نشده و گروهک "پ.ک.ک" نیز سعی در ناامن کردن ترکیه دارد.
داعش این روزها به جهنمی می ماند که آفریدگاران و حامیان خود را در آتش بی هدفش می سوزاند و می تواند درس بزرگی برای رفتار آینده کشورهای جهان باشد، البته اگر این کشورها از آتش همین جهنم جان به در برند.
ترکیه درسال های اخیر عملکرد نامناسبی در عرصه بین الملل از خود نشان داده و اوج این رفتارهای عجیب و خلاف عرف بین الملل هدف قرار دادن جنگنده روسی به بهانه نقض حریم هوایی ترکیه بود. جنگنده ای که با هدف نابودی و تضعیف همان جهنم ساخته و پرداخته کشورهای نا امن شده امروز در پرواز بود.
امروز و پس از تمامی این رویدادها مردم ترکیه هم امید چندانی به بازگشت امنیت و آرامش به کشورشان ندارند.
بورا بایراکدار، خبرنگار یورنیوز از مرکز آنکارا می گوید:«ساکنان آنکارا نگرانند و از همهمه جمعیت در کیزیل آی، مرکز همیشه شلوغ شهر، خبری نیست.»
حال می توان گفت ترکیه دیگر امن نیست! به همین سادگی
انتخاب ۳۰ نفری که در لیست اعتدالیون و نزدیک به دولت بودند از ابعاد مختلفی قابل بررسی است. هرچند این انتخابات در تهران به پایان رسیده اما واکاوی مسیر منتهی به رأی آوردن تمامی افراد این لیست می تواند موجب روشن شدن ابعادی از این موضوع شود که شاید چندان خوش آیند مردم و از جمله افرادی که به لیست موسوم به امید رأى دادند نباشد.
برای نمونه نگاهی به سوابق احمد توکلی به عنوان یکی از نمایندگان شاخص و تأثیرگذار مجلس خالی از لطف نیست.
دکتر احمد توکلی از باسابقه ترین سیاستمداران ایرانی است که وزارت کار و سخنگویی دولت میرحسین موسوی از نخستین و برجسته ترین سوابق وی به شمار می رود. از دیگر سوابق ایشان می توان به تأسیس روزنامه رسالت و روزنامه فردا اشاره کرد، دامنه فعالیت های رسانه ای توکلی به فضای مجازی هم می رسد که وبسایت خبری تحلیلی الف از جمله آن هاست.
توکلی در مجلس هفتم، هشتم و نهم نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی را به عهده داشت و همواره نقش فعالی در بررسی ها و قانون گذاری اقتصادی مجلس داشته است. به این سوابق باید ریاست مرکز پژوهش های مجلس را نیز اضافه کنیم.
دولت یازدهم در حالی به پایان سال دوم تشکیلش نزدیک می شود که عملکرد آن از دید کارشناسان اقتصادی چندان قابل دفاع نبوده و روند رو به بهبودی را نیز شاهد نیستیم. هرچند در اکثر موارد تقصیر ها به گردن دولت قبل انداخته می شود (نگارنده قصد دفاع از عملکرد دولت قبلی را ندارد) و وضع نامناسب فعلی ادامه وضعیتی که "دولت قبل به وجود آورد" عنوان می شود، و در مواردی عنوان می شود که تمرکز دولت بر سیاست خارجی بوده و یا اینکه مجلس برای دولت مانع ایجاد کرده و "اجازه نمی دهد دولت کارش را بکند".
البته ممکن است برخی از این استدلال ها از پایه های منطقی برخوردار باشد، اما به طور کلی عملکرد ضعیف دولت را نمی توان با این دلایل توجیه کرد. هرچند حال که برجام به مرحله اجرایی شدن رسیده و لیست مقبول دولت از تهران نیز اکثریت آراء را کسب کرده ( و مجلس بدون در نظر گرفتن دور دوم تقریبا ساختاری متوازن دارد) وقت آن رسیده که عملکردی مناسبی که رئیس دولت یازدهم وعده آن را داده بود را به نظاره بنشینم.
اما از طرفی اخیرا برخی رفتارهای دولتمردان رگه هایی از صحبت های عوام پسند و منحرف کننده اذهان از مسائل اصلی کشور و دغدغه های مهم مردم را به ذهن متبادر می کند. از جمله این رفتارها صحبت های چند روز اخیر ریاست محترم جمهوری و تأکید وی بر آوردن نام رئیس دولت اصلاحات، سید محمد خاتمی است. البته بحث ممنوع التصویری ایشان و پیگیری قانونی این مسئله نیز از مسائل مهم است، نه از دید اینکه چه فردی دچار این مشکل شده، که از دید قانون و اینکه رفتارهای خلاف قانون در کشور باب نشود و هیچ کس نتواند بدون دلیل محکم قانونی فردی از جامعه را از حقوق شهروندی و قانونی اش منع کند.
با این حال از دولت یازدهم و در رأس آن ریاست محترم جمهور انتظار می رود نسبت به همه مسائل مهم کشور همین قدر حساس بوده و نسبت به وضعیت معیشتی مردم و اقتصادی کشور حساس تر باشند، چرا که افراد می آیند و می روند، اما خدمت صادقانه به مردم همواره ماندگار خواهد بود.
شب چهارشنبه آخر هر سال می تواند مأمنی باشد تا از روزمرگی ها و خشکی زندگی امروزی به سنت های زیبایمان باز گردیم و با اقوام گرد هم آییم و سنت های کهن و نیکویمان در کنار هم گرامی داریم. تجدید دیدار و برپایی یک جشن کوچک کمترین بهره ای است که می توان از این فرصت برد. روشن کردن آتش و انجام برخی آداب کهن نیز می تواند بر زیبایی این شب بیفزاید.
مردم مغان به طایفه گرایی نه گفتند!
این جمله را شاید اگر 4سال پیش کسی می شنید، به عنوان یک شوخی درنظر می گرفت. 4 سال پیش وقتی صحبت از انتخابات به میان می آمد افراد صاحب نظر می گفتند در مغان طایفه ها حرف اول و آخر را می زنند، و مشاوران انتخاباتی به نامزدهای مجلس توصیه می کردند برای کسب آرای بالا به سراغ سران طایفه های پرجمعیت بروند، البته در صورتی که آن طایفه خود نامزدی نداشته باشد.
این نظام در انتخابات یکی از قدیمی ترین، ناکارآمد ترین و بدترین انواع مدیریت آراء مردم است، چرا که کمترین توجه در آن به صلاحیت و شایستگی افراد و بیشترین توجه به خویشاوند سالاری است. نتیجه انتخاب نماینده ی مجلس با نظام طایفه گرایی فامیل بازی و خویشاوند سالاری نماینده منتخب است، چرا که نماینده ی برآمده از رأی طایفه به مردم احساس دین نمی کند؛ بلکه به طایفه و خویشاوندانش احساس دین خواهد داشت و بنابراین به فکر خدمت به مردم شهر و دفاع از آن ها نخواهد بود، به فکر تأمین منافع خویشاوندانش خواهد بود.
نمونه چنین انتخاب ها و نتایج آن را مردم شریف و زحمتکش مغان دیده اند و از نزدیک تبعیض چنین افرادی را لمس کرده اند، یکی از دلایل مهم رأی آگاهانه اکثریت مردم به نامزدی که هیچ اتکایی به طایفه و حتی زادگاهش نداشته را می توان همین دانست، فردی که در دوران فرمانداری خدمات ارزشمندی برای شهرستان پارس آباد به انجام رساند و امروز نیز به موطن آباء و اجدادی اش باز گشته تا رسالت سنگینی را عهده دار شده و نمایندگی مردم شریف پارس آباد و بیله سوار را در مجلس شورای اسلامی عهده دار گردد.
اینهمه تخریب برای چه؟
نگارنده قصد تخریب یا جانبداری از هیچ یک از دو نامزد را ندارد، لکن رصد فضای مجازی نمایانگر موجی از تخریب است که برعلیه مهندس ایرج بیگدلو را نشان می دهد، تخریب هایی جهت دار که ردپایی از ادبیات دلالان آراء مغان در آن ها به چشم می خورد. این موج تخریب باعث شد به عنوان فردی که به شهر آباء و اجدادی ام عشق می ورزم احساس خطر کنم و سعی می کنم نکاتی در حد دانسته های اندکم یادآور شوم، باشد که انتخابی آگاهانه تر را در مرحله دوم انتخابات شاهد باشیم.در ادامه به برخی از موارد تخریب و ادعاهای بی پایه و اساس اشاره می شود.